در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو ایران تئاتر با رضاگشتاسب پرکارترین نمایشنامه نویس جشنواره فتح خرمشهر:

دفاع مقدس یک بخش مهم از تاریخ ماست

رضا گشتاسب از نمایشنامه نویسان پرکار و مطرح کشور است و ردپای آثارش همواره در جشنواره های مهم کشور از جمله جشنواره بین المللی فجر، دفاع مقدس، تئاتر مقاومت و ... دیده می شود.

به گزارش ایران تئاتر به نقل از ایران تئاتر: رضا گشتاسب با ۳ نمایشنامه «دستهایت کو مم حسن»، «غراب شیطان» و «رمان سمپاشی» در بخش صحنه‌ای و نمایشنامه «غراب شیطان» در بخش نمایشنامه نویسی پرکارترین نمایشنامه نویس جشنواره فتح خرمشهر است.

تلاش و جدیت این هنرمند یاسوجی در سال گذشته از جمله کسب عنوان اول نویسندگی جشنواره‌های ملی ایثار، فانوس، تئاتر معلولین و جشنواره بین المللی تئاتر مقاومت و نیز چاپ چهار نمایشنامه با موضوع دفاع مقدس باعث شد تا به عنوان چهره برتر هنر انقلاب اسلامی استان کهکیلویه و بویر احمد در سال 97 انتخاب شود.

گشتاسب در بیست و دومین جشنواره سراسری فتح خرمشهر نیز حضور جدی دارد. ورود 3 نمایشنامه «دستهایت کو مم حسن»، «غراب شیطان» و «رمان سمپاشی» در بخش صحنه ای و نمایشنامه «غراب شیطان» در بخش نمایشنامه نویسی لقب پرکارترین نمایشنامه نویس جشنواره فتح خرمشهر را به او داده است.

بیشتر در ژانر دفاع مقدس مطرح هستید و آثارتان در این حوزه به نظر از مقبولیت بیشتری نزد کارگردانان برخوردار است، خودتان دلیلش را در چه می بینید؟

واقعیتش این است که من در حوزه نمایشنامه نویسی پرکارم و حداقل در سال دوسه نمایشنامه می نویسم و در حال حاضر 30 نمایشنامه دارم که از این تعداد فقط 10 اثرم مربوط به دفاع مقدس است. پس برخلاف تصور که احساس می شود من نمایش نویس ژانر دفاع مقدس هستم فقط یک سوم آثارم مربوط به این حوزه است اما چون در جشنواره های دفاع مقدس و فتح خرمشهر کارگردانان زیادی از من متن می گیرند و در این جشنواره ها اجرا می کنند بیشتر با این ژانر مطرح هستم.

اما قبول دارید در این ژانر جا افتاده اید و متن های مطرح تان هم در این ژانر است؟

بله. من اولین نمایشنامه ام «پاهایت را توی یک کفش نکن تا از جبهه برگردم» را در دوران دانشجویی در سال 80 نوشتم. یادم می آید با آنکه فرصت کمی برای اجرا در جشنواره تئاتر دانشجویی عروج که در گچساران برگزار می شد، داشتیم اما خوش یمن از کار درآمد و 8 جایزه گرفتیم. بعد از آن گرچه چند نمایشنامه دیگر مثل سوه هاضمه، سه گانه سوء زن و سوسک، سه روایت از مردن در یک روز مه آلود  و ... را نوشتم و استقبال شد اما با نمایش «خرگوش سفید با چشم های قرمز» که اقتباس از داستان کوتاه علی صالحی از نویسندگان خوب بوشهری بود و داستان نامه یک رزمنده به مادرش را روایت می کرد، اتفاقات بسیار خوبی برایم افتاد. این نمایشنامه در سراسر کشور اجرا شد و هنوز هم که 11 سال از عمرش می گذرد روی صحنه می رود. حتی در سلیمانیه عراق هم این کار را اجرا کردیم. با نظر شما در این زمینه موافقم.

علت این استقبال از نمایشنامه های با ژانر دفاع مقدس را در چه می بینید؟

دفاع مقدس یک بخش از تاریخ ماست. من گرچه در شهر کوچکی به دنیا آمده ام اما یاسوج بیشترین شهید را در مقیاس جمعیتی به خود اختصاص داده است. در هر خانواده ای حداقل یک جانباز یا شهید وجود دارد که نشان می دهد ما با فرهنگ دفاع مقدس بزرگ شده ایم. از دوران کودکی یکسری داستان ها، خاطرات و روایات همراه من بود که توانستم امروز از دل آنها آثارم را بنویسم و مخاطب کارهای من و امثال من که جنگ را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس کرده ایم، بسیار واقعی تر و ملموس تر درک می کند.

مسئله ای دیگری که به نظرم کارگردانان را راغب به اجرای متون من می کند نوع نگاه تازه و دغدغه هایی است که روایت می کنم. داستان های من خاستگاه بومی دارند و شیوه روایتم نیز متفاوت است به همین دلیل نه تنها در جشنواره های دفاع مقدس، که در سایر جشنواره ها نیز کارهایم اقبال دارد.

همین الان در کنار جشنواره فتح خرمشهر، این اثر برای جشنواره های دیگر هم تقاضا شده و احتمالا به اجرا در خواهد آمد.

عنوان کردید روایات و داستان های کودکی شالوده متن های شماست، چگونه آنها برای درام پرورش می دهید؟

ببینید، من از یک خاطره واقعی الگو نمی گیرم. من از خاطرات محو یک موقعیت که یک حس در من به وجود آورده برای خودم روایت می سازم. مثلا در نمایشنامه خرگوش سفید با چشم های قرمز که اقتباسی از داستان علی صالحی است من تجربه شخصی خودم در فضای اقلیمی و بومی که در آن زندگی کردم را دخیل نمودم تا به موقعیت دلخواه برسم. در حقیقت داستان های متون من نوعی بازسازی از بازخورد رفتار دیگران و انباشت قصه ها و داستان های گذشته است که در ذهن می پرورانم و به درام تبدیل می کنم. هرچند شاید فردی که در موقعیت مشابه داستان من باشد، احساس کند این قصه واقعی است. مثلا من در «رمان سمپاشی» که مربوط به عملیات کربلای چهار است موقعیتی را به تصویر کشدیم که شاید یک رزمنده حاضر در آن عملیات موقعیت مشابه آن را دیده باشد چون به هرحال یک قسمت از روایتگری داستات از دل مستندات و آثار به جامانده از عملیات به دست آمده است. اما در کل آنچه من می نویسم برایم روایت نشده و ساخته تراوشات ذهنی است.

من از شرایط پیرامونم می نویسم. از بافت و اقلیم خودم، و سعی می کنم جامعه خودم را به تصویر کشم.

 بیشتر چه مولفه هایی را برای کارگردانانی که قصد دارند آثارتان را به اجرا گذارند، مدنظر می گیرید؟

من آدم سخت گیری نیستم و هرکس با هر سن و تجربه ای به من زنگ بزند تقاضایش را می پذیرم چون اعتقاد دارم نگاه های مختلف تولیدات مختلف را به منصه ظهور می رسانند. تقریبا از سراسر ایران هم به من لطف دارند و حتی خیلی از آنها را نمی شناسم اما نمایشنامه در اختیارشان می گذارم.

جشنواره فتح خرمشهر یکی از جشنواره مطرح تئاتر کشور است و شما سالهاست در کسوت نمایشنامه نویس در آن شرکت داشته اید، نظرتان در خصوص این رویداد مهم چیست؟

واقعیت این است که متن های من سالهاست در این جشنواره حضور دارند و همواره در بخش های صحنه و نمایشنامه نویسی حضور داشته ام، حتی دو دوره به عنوان نویسنده اول انتخاب شدم؛ با این وجود هنوز خودم به این جشنواره نرفته ام و امسال برای اولین بار قرار است به همراه گروه نمایش «دستهایت کو مم حسن» به اروند بروم.

اما باید بگویم جشنواره فتح خرمشهر همواره از رویدادهای مهم در تقویم تئاتر کشور بوده و امسال نیز، هم به دلیل رشد بالای آثار ارسالی به دبیرخانه و هم سختیگیری هایی که هیئت داوران برای تایید آثار برای ورود به بخش نهایی داشتند از اهمیت ویژه تری برخوردار شد. تیم پشتیبانی و مدیریتی جشنواره از بزرگان تئاتر کشور هستند و دورادور تلاش و جدیت آنها برای اجرای یک جشنواره باشکوه شاهدم. اطلاع رسانی مناسبی داشتند و تفاوت چشم گیری نسبت به دوره های قبل داشت.

از نمایشنامه هایی که برای این جشنواره حاضر کردید بگوید، حضور 3 متن از 12 متن صحنه ای در جشنواره، آمار بسیار خوبی است و نشان از توانمندی شما دارد، در مورد آنها صحبت کنید.

بله خدا را شکر، امثال در دو بخش نمایشنامه و صحنه حضور دارم. نمایشنامه «غراب شیطان» در بخش نمایشنامه نویسی یکی از 9 کاندیدای انتخابی است و سه نمایش نامه «دستهایت کو مم حسن»، «غراب شیطان» و «رمان سمپاشی» را کارگردانان سه استان کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان و بوشهر به روی صحنه می برند.

دو نمایشنامه «دستهایت کو مم حسن» و«غراب شیطان» را به تازگی نوشته ام و اولین اجرای آنهاست. رمان سمپاشی نیز با یک دراماتورژی متفاوت توسط جواد صداقت و الهام ابنی به روی صحنه می رود. به نظرم من حضور این سه نمایشنامه در این جشنواره که سختیگیری های زیادی در مرحله بازبینی داشت به اعتبار توانمندی کارگردانان بود چون واقعا کارگردانان کاربلدی هستند.

فکر می کنید آثارتان در این جشنواره موفقیتی کسب کنند؟

واقعیت این است که هر سه کارگردان نگاه نویی به میزانسن و طراحی اجرا داشتند و اجراهای خوبی از آنها دیدم و امیدوارم در جشنواره موفق شوند.

مصاحبه از: علی رحیمی

 




نظرات کاربران