در حال بارگذاری ...
عباسعلی روشنک

انقراض نقاب ها در فرهنگ اساطیری – ملی

به فرجام نقاب هایی وجود دارند که پیش از آنکه مشتقات نقاب به معنای اخص واژه به شمار می روند ،قرینه ی نقاب محسوب می شوند. در باورها نقاب ها شکلی از ساخته های ذهن فرهنگ ملت ها محسوب می شده است. این مقاله به بررسی فرهنگ جامعه های مختلف و نوع استفاده از نقاب پرداخته است. نوع ارتباط نقاب ها با دنیای اسطوره ها را نشان می دهد و اینکه در عصر حاضر دیگر نقاب ها آن شکل و کاربرد خویش را در میان فرهنگ ها از دست داده است. کلید واژگان : نقاب، فرهنگ، اسطوره، نمایش، ملت ها

تئاتر کهگیلویه و بویراحمد- عباسعلی روشنک ؛  آنچه تعیین کننده سطح فرهنگی و درجه تعالی انسانی در یک جامعه است ، بستگی به خواست و فعالیت مردم آن دارد و در فراهم آوردن شرایطی که شایسته یک جامعه انسانی است و این خود تاثیر مستقیم در کردارهای اجتماعی دارد.

هر چند این بدان معنی نیست که که از ارزش یکسانی در تمام دوره های تاریخی برخوردار باشد.[1] بسیاری عناصر فرهنگی معنای شان فراموش شده و از اهمیت شان غافل مانده بودیم ،دوباره کشف می کنیم،یکی از این عناصر نقاب است که از دیرباز در میان دوران باستان کاربرد داشته است؛زیرا نقاب خارج از حوزه ی تمدن های باستان نیز وجود داشته و محتملا در فرهنگ هایی که از بسیاری جهات هرگز از عصر حجر، فراتر نرفته اند،از مقبولیت و عنایتی برخوردار بوده که هیچگاه چنان استقبالی نیافته است . آنچه از نقاب ها در دورانی که تازه به کشف نخستین اسرار تمدن ها نایل آمده است رضایتی اندک دارد.

چنین می نماید که عهد انسانی از نقاب های تئاتر باستانی که یونانیان آنها را از نقاب هایی اقتباس کردند که در جشن های اسرار دیونیزوس به کار می رفت در رومی ها به تقلید از آن نقاب ها ،نقاب هایی ساختند که نسبت  به الگوهای یونانی ، تکلف آمیز بود و تنزل کرده بود ، خاصه ارزش کمیک و جنبه مضحک و در عین حال عجیب یعنی ... (grotesqne)شان را حفظ کرد و نگاه داشت.

این ویژگی ، خصیصه ی غالب نقاب ها یا درست تر بگوییم نیمه ی نقاب هایی است که بازیگران کمدی ایتالیایی به کار می برند .

در نقاب هاو صورتک ها ی «مانکن» (nmannequin)های کار نوال به اوج خود رسید مثلا از کهن ترین ... شرک آلود که به صورت افسانه در فولکور بسیاری از نواحی تیرول (Tyrol( و سوئیس و آلمان و یوگسلاوی رایج و مرسوم است ، اما وقتی کاربرد نقاب سنتی به وسط می آید ارزش خود را از دست می دهد .

در اصل این نقاب های یونانی بودند که در ملزومات تشریفاتی و اشیاء عبادی و در مراسم و تشریفات دینی و نیایشی به کار می رفتند.[2] معمولا چنین گمان می رود که غریزه ی غیر آگاهانه نمایشگری در این جامعه ها بر می گردد به اجتماع های قبیله ای که در خود همین اجتماع بروز کرده است . به هنگام بازگشت غروب وابستگان به یک قبیله یا طایفه گرداگرد آتش که آنرا برای بدست آوردن گرما و یا ترساندن جانوران افروخته بودند ،جمع می شدند و به رقص های ستایش با حرکات و آرایش های عجیب و صداهای ترس آور می پرداختند،نقش هائی که از زقص های دسته جمعی به گرد آتش و نظایر آن بر تکه سفال های بدست آمده وجود چنین اجتماع هایی را در سطح ملی کشورهای مختلف تایید می کند از جمله ایوان را نشان می دهد اینگونه مجلس ها که تحریک کننده ی روحیه ی جنگاوری مردان بود گاهی به نمایشی از جنگ و شکار بدل می شد که در آن چند تن با صورتک جانوران می گریختند و چند تن دیگر به نشانه شکارچیان تعقیبشان می کردند تا عاقبت طی قراردادهایی پیشین خود جانور به خاک می افتاد، و این نشانه آرزو ویا میل شکارچی به غلبه ی مدام بر شکار بوده است .

رقص های ستایش نیز گاه با پوشش و چهره آرائی غریب یا صورتک همراه بوده است.[3]

در این فضا ، مردها از ترس جادو ، جادویی که در انحصار بود احساس ناامنی می کردند،آدمک های جادویی باروری ،معروف به ونوس های دیرینه سنگی با قدمتی بیش از ده هزاره ، مقدم بر کشف و گسترش کشاورزی تاکید بر جادوی باروری بوده است . هلن برای مردم یونان ، آن قدر مهم بود که برای باز پس گرفتن او آن همه مرارت کشیدند و از سراسر یونان نیرو بسیج کردند . متقابلا ... برای جلوگیری از بازگشت هلن و از هم پیمانان خود کمک خواستند و ده سال جنگیدند . در فرهنگ های باستانی ، ملکه های شهرها و فراوانی محصول هستند. آن ها نماد فراوانی و باروری بودند و بردن و دزدیدن آن ها مثل این بود که سمبول یک کشور را بیگانگان با خودشان ببرند.[4] چنین وضعیتی در عصر حاضر ملت ها چند گونگی فرهنگی هیچ نامتعارف نیست . گروه ها و افراد از محافل مختلف و با پیشینه های گوناگون قومی غالبا در تمام عرصه ها گرد هم می آیند و تلاش می کنند با یکدیگر تفاهم و ارتباط برقرار کنند. سابقه ی چنین موقعیت پر تنشی به اندازه خود فرهنگ انسان باشد.[5] بی گمان نمی توان برای همه ی نقاب ها ،اصلی واحد و مرکزی مشترک که همه از آن جا سنجش شده اند ، قائل بوده بسیاری اقوام در این باره سنتی و اساطیری خاص خود را دارند . از سوی دیگر مشاهده می کنیم که از میان اقوام گاه همسایه و هم نژاد و مقتضیات زندگی مادی همسان ، بعضی نقاب به کار می بردند و بعضی نه و آن را منقرض می دانستند.

در گینه ی شناختی جدید نیز چنین ناهنجاری ای مشاهده می شود که البته هیچ قانون روان شناختی یا جامعه دارای شرایط و شناختی قادر به توجه آن ناجوری ها نیست.خاطر نشان می کنیم که این ویژگی ها ،بسیار متنوع اند و شامل انواع مختلف نقاب می شوند از نقابهای تشریفاتی که تزئیناتشان ممکن است به ارتفاع چند متر برسد و به شیوه ای رمزی ، مراحل اساسی یک اسطوره را نمایش دهند .[6] بی شک شناخت و درک فرهنگ و اساطیر به عنوان بخشی از این گستره می تواند گامی در جهت پر کردن خلأ موجود می باشد و استفاده از آن در جهت تعمق و غنای فرهنگ ملت ها باشد. بسیاری معتقدند که فرهنگ ملت ها بوده است که همگامی و حفظ اشاعه ترویج بخشی از نمایش نقاب ها را در دل ملت ها ساخته است. با همه این تفاسیر در عصر حاضر کمتر ملتی هستند که در رسوم و آیین ها خود از نقاب استفاده کند. آنچه دنیای اسطوره ها را می سازد ذهنیات و داد وستد فرهنگ ملت ها بوده است .[7]

 [1]  .کتاب تئاتر دفتر اول . هنری لینک ترجمه زاهدی ،یادداشتهایی از تئاتر متعهد ، ص 2 جهاد دانشگاهی آبان 65

2] . ستاری،جلال.اسطوره و فرهنگ ص 15 و 16 تهران نشر مرکز 1376

[3] . بیضایی،بهرام.نمایش در ایوان تهران/روشنگران 1385 ص 27و 28

[4] . بازرگان،محسن.ماتریس زیبایی.تهران اختران 1381 ص 177و 178و181

[5] . هاینر،ورتون تاریخ هنر ترجمه مسعودقاسمیان تهران،فرهنگستان هنر ص 358

[6] . ستاری ،جلال .اسطوره و فرهنگ ،تهران /مرکز 1376 ص 18و19

[7] . فصلنامه تخصصی تئاتر .شیرین اخباری . تجلی ایزد بانو آناهیتا

منابع

1- کتاب تئاتر دفتر اول انتشارات جهاد دانشگاهی 1365

2- ستاری،جلال .اسطوره و فرهنگ تهران/نشر مرکز 1376

3- بازرگان،بهمن ماتریس زیبایی تهران / اختران 1381

4- بیضایی،بهرام.نمایش در ایوان تهران / روشنفکران 1385

5- هاینر ،ورتون هاید،تاریخ تاریخ هنر ترجمه مسعود قاسمیان تهران/فرهنگستان هنر 1383

6- فصلنامه تخصصی تئاتر شماره 45 تابستان 1390




نظرات کاربران