به قلم ثارالله آذریتون
وداع با مسعود محمدی؛ هنرمندی که چراغ هنر را در کهگیلویه روشن کرد

وداع با مسعود محمدی؛ هنرمندی که چراغ هنر را در کهگیلویه روشن کرد 2

وداع با مسعود محمدی؛ هنرمندی که چراغ هنر را در کهگیلویه روشن کرد 3

وداع با مسعود محمدی؛ هنرمندی که چراغ هنر را در کهگیلویه روشن کرد 4

وداع با مسعود محمدی؛ هنرمندی که چراغ هنر را در کهگیلویه روشن کرد 5
جامعه هنری کهگیلویه در سوگ استاد مسعود محمدی، هنرمند پیشگام و تأثیرگذاری که چراغ هنر را در این دیار برافروخت، داغدار است.
به گزارش حبرنگار ایران تئاتر در سوق- کهگیلویه و بویراحمد: مسعود محمدی، بنیانگذار گروه تئاتر «خوشه» در سال ۱۳۴۷ در شهر سوق، در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ بر اثر ایست قلبی در منزل شخصی خود دار فانی را وداع گفت.
وی متولد ۱۳۳۳ و از نخستین کارگردانان حرفهای تئاتر در منطقه کهگیلویه و بویراحمد بود؛ معلمی متعهد که در دوران پهلوی و پس از انقلاب، عمر خود را وقف آموزش، پرورش و هنر کرد.
محمدی، پایهگذار جریان تئاتر با نسل جوان دهه شصت در استان بود. او با اقتباس از آثار بزرگان ادبیات نمایشی همچون چخوف و گوگول و آمیختن آنها با ظرفیتهای بومی، تئاتر منطقه را به مرحلهای نو رساند.
نمایش «اسم شب» که بهمدت یک ماه در سوق به روی صحنه رفت، نقطهعطفی در کارنامه درخشان او به شمار میرود. همچنین آثاری چون «گروهبان صفدر»، «آب و آیینه»، «سگ ژنرال» (نقدی بر سرمایهداری)، «مست و تریاک» (طنزی اجتماعی)، و دیگر نمایشهای ماندگار همچون «خوابگردها»، «جل پشتها»، «سرنوشت»، «اخت لر»، «من کیستم»، و «منم تو» از جمله یادگارهای ماندگار این هنرمند فرهیختهاند.
فراتر از صحنه نمایش، استاد محمدی در عرصههای دیگری چون خوشنویسی، نقاشی و عکاسی نیز حضوری جدی و الهامبخش داشت. او با دوربین لوبیتل خود لحظاتی ناب را از تاریخ فرهنگی منطقه ثبت کرد و گنجینهای از تصاویر سیاهوسفید از بزرگان و مردم دیار سوق بر جای نهاد. عشق بیپایانش به کتاب، او را به کتابخانهای زنده بدل کرده بود؛ چنانکه فقدان هر کتاب را چون سوختن یک کتابخانه مرجع میدانست.
در کنار هنر، استاد محمدی در عرصه ورزش نیز پیشتاز بود. وی از بنیانگذاران فوتبال در کهگیلویه و مربی تیمهای مختلف ورزشی در سطح شهرستان و استان بود. پیگیریهای مجدانهاش نقش مؤثری در تکمیل و توسعه مجموعه ورزشی سوق ایفا کرد.
دغدغههای اجتماعی و فرهنگی این استاد فرهیخته، در سال ۱۳۵۶ به راهاندازی اولین مدرسه پرورشی در منطقه انجامید؛ مرکزی که آموزشهایی متنوع از جمله جوشکاری، سرود، تئاتر، قرآن، خطاطی، طراحی و ورزش را برای پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان پیش از انقلاب ارائه میداد.
محمدی همواره بر پیوند هنر و جامعه تأکید داشت و آن را در آثار خود متجلی میساخت. او هنر را آینه جامعه میدانست و به شناخت مسائل بومی اهمیت میداد. نمایش «تفنگها را بشکنیم» که با محوریت حفظ محیط زیست و حمایت از حیوانات تولید شده بود، از جمله آثار برجسته و تأثیرگذار او بود. این نمایش با سوءتفاهم نیروهای امنیتی در دوران پیش از انقلاب مواجه شد و او چندین بار توسط ساواک احضار و بازخواست شد. اما در نهایت با روشنگری و تعهد شخصیاش، پرونده مختومه اعلام شد.
زندهیاد محمدی باور داشت:
«هیچ وقت خارجنشینان را قبول نداشتم؛ آدم باید در کشورش، با حال و هوای کشورش زندگی کند، با آن بخندد و بگرید.»
اکنون که دستان هنرمندش از حرکت بازایستاده، اما روح بلند او در آثارش، در دل شاگردانش، و در حافظه فرهنگی این سرزمین جاودانه خواهد ماند.